روزهای قشنگ با شما
سلامی به رنگارنگی روزای قشنگ پاییزی به دخترای نازنینم که زندگی ما رو سراسر بهاری کردن;
جونم براتون بگه از این روزایی که پشت سر گذاشتیم و از کارهای جدیدی که شماها انجام میدین
عزیزای دلم این روزا دارین بزرگ شدنتون رو رسما نشون میدین و میگین ما دیگه نی نی کوشولو نیستیم
دیگه اجازه نمیدین به کسی شیشه شیرتون و بگیره ومی خواین خودتون بگیریدش با این دستای ناز و کوچولوت شیشه تون رو میگیرین و تا ته حلقتون میبرین تو دهنتون
وقتی هم ک دارم بهتون غذا میدم با دو تا دستتون دستم رو میگیرین
اطرافیاتون رو میشناسین و دوست دارین همیشه یکی پیشتون باشه و باهاتون بازی کنه و حرف بزنه شما هم بخندین و ذوق کنین و با صداهای قشنگی که از خودتون درمیارین باهاشون ارتباط برقرار میکنین مامان قربون اون حرف زدنتون و آ آ آ او او او کردنتون بشم
خیلی کنجکاوانه به اطرافتون نگاه میکنین و جای جدید که میرین همه اطرافتون رو نگاه میکنین مثلا چهارشنبه که خونه خاله جون بودیم مبهوت دور و برتون شده بودین چون براتون جدید بود میخواستین بدونین کجا هستین
با دستاتون که بازی میکردین حالا یاد گرفتین پاهاتون رو میارین بالا و با دستاتون میگیریدشون و باهاشون بازی میکنید ما هم کیفتون رو میکنیم
ای جانم بشین شما دوقلوهای من که دارین یاد میگیرین با اسباب بازیهاتون بازی کنین و کلی ذوق عروسکاتون رو میکنید
و هم چنان علاقه مند به لوستر و انواع لامپها
حالا هم بریم ادامه مطلب تا به روایت تصویر براتون توضیح بدم
چهارشنبه خاله خانوم دعوتمون کرد به اتفاق مامان جون رفتیم خونشون شما اول کلی همه جا رو بررسی کردین و چون براتون ناآشنا بود یکمی بداخلاقی کردین و باباجون که با اخلاق شما آشناست چراغ ها و لوستر رو براتون روشن کرد وشما هم سر کیف اومدین و خوشحال شدین
این عکس ها رو خاله جون خونه خودشون ازتون گرفته
من عاشق این عکستونم با این فیگورای قشنگتون ببینین چقدر قشنگ دستای همدیگه رو گرفتین
شما با متین و امیررضا
برخلاف تصور من بچه ها اصلا حسودیتون رو نمیکنن و خیلی هم دوستتون دارن وقتی خوابین رعایت میکنن سروصدا نمیکنن ...متین که میاد بهتون سر میزنه و میگه آنا خوابه ...آناتی خوابهامیررضا هم که کمک میکنه به ما و با شما بازی میکنه و سرگرمتون میکنه
نازنین که همچنان منتظره تا شما بزرگ بشین و باهاش خاله بازی کنین و علی که کمتر بچه ها رو دوست داره با شما خیلی خوبه و براتون شعر هم میخونه آخه شما خیلـــــــــــــــــی جیگرین
این هم عروسکای ناز ما
گفتم عروسکاتون رو خیلی دوست دارین و ذوقشون رو میکنین
اینجا هم خیلی قشنگ دستای همدیگه رو گرفتین و پیمان دوستی بستین فدای دستای کوچولوی نازتون بشه مامان
این عکسا هم برای امروز بعداز ظهره که خوب خوابیدین و وقتی بیدار شدین حسابی سرحال بودین اینجا تازه بیدار شدین
ببینید مامان چقدر خوبه که بعدازظهرا بخوابین چقدر سرحال میشین و انرژی میگیرین
هانا جونم شما فقط مزه شیر بلاک ای ار رو دوست داری و بقیه شیرها رو نمیخوری از قضا این شیر خیلی هم کمیابه و تا حالا زحمت پیدا کردنش رو بابابزرگ و مامان جون روحی کشیدن که این هفته هم واسمون شیر فرستادن یک دنیاااااااا ممنون با یه عالمه بوس
یه عالمه عکس جدید دارم که بعدا میام میزارم براتون فردا هم نوبت حمومتونه که مامان جون تا حالا زحمتش رو کشیده ،مرسی مامان خوبم عاشقتم ،این سری حتما با حوله ازتون عکس میگیرم و میزارم واستون آخه خیلی خوردنی میشین نانازای من
دوستون دارم یه دنیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
فعلا